پرسش مهر17-نقش تعامل ادیان الهی در کاهش خشونت

واژه خشونت مانند بسیاری از مفاهیم نوین از نظر مفهومی خالی از ابهام نیست و نمی توان تعریفی مورد وفاق از آن به دست داد. در كنار رویكردهای مختلفی كه برای تبیین و تعریف این گونه مفاهیم وجود دارد، و با وجود به هم پیوستگی آنها با فرهنگهای مختلف كه نوعی نسبیت در تعاریف را اجتناب ناپذیر می كند، به نظر می رسد می توان از رویكردی دینی نیز برای رسیدن به یك تعریف بهره گرفت و چه بسا چنین رویكردی زمینه مناسب تری برای وفاق پدید آورد. گرچه برخی صاحب نظران، آموزه های دینی را در زمینه مؤلفه هایی چون خشونت، صلح و جنگ متناقض نما می دانند، زیرا هم زمان هر دو مورد تأكید قرار گرفته اند، ولی واكاوی اندیشه اسلامی نشان می دهد كه خشنوت به مفهوم امروزی آن در منظومه اندیشه اسلامی جایگاهی ندارد واسلام نه تنها روابط انسانها با یكدیگر بلكه حتی ارتباط انسان با طبیعت را رابطه ای به دور از خشونت می خواهد. مشروعیت داشتن مفاهیمی همچون جهاد، قتال، حرب و تنازع درصحنه سیاسی و مفاهیمی همچون قصاص و تازیانه زدن و دیگر مجازاتها در صحنه قضائی در پیوندی استوار باحق وعدل است واحكام و آداب و آیینها و محدودیتهای تعیین شده برای آنها به گونه ای است كه در نگاهی همه جانبه نگر به هیچ روی نمی توان سرشت و جوهره آنها را خشونت نامید، همان گونه كه در تاریخ زندگی بشر نیز نمی توان همه شكلها وموارد خشونت مانند مجازات مجرمان را یك سره محكوم كرد.
در تفكر اسلامی مهمترین معیار تمایز بین خشونتی قابل دفاع وخشونتی غیر قابل دفاع، مشروعیت آن است. یعنی توسل به زور اگر جنبه شرعی و منطبق با معیارها و ضوابط شرعی داشته باشد شایسته ستایش و اگر بر خلاق آن باشد شایسته نكوهش است. با این همه در گذر تاریخ زندگی مسلمانان، نمونه هایی از خشونت را در سطوح خرد( رفتارعامه مردم) و كلان(حاكمیت ) شاهد هستیم كه در پوشش دین صورت گرفته است. سطح كلان بهره گیری از پوشش دین برای اعمال خشونت كه همراه با نمونه های تاریخی مورد تأكید این مقاله است، اهداف مختلفی را تعقیب می كرده است: انتقام جوئی حذف مخالفان سیاسی و حمایت از تحقق یك اندیشه.
خاستگاه این گونه سوء استفاده از دین را در دو محور می توان جستجو كرد: دور بودن از فضائل اخلاقی و فقدان فهمی جامع و همه جانبه نگر و صحیح از اندیشه اسلامی كه البته گاه این دو با هم جمع می شده است. مهمترین ویژگی این شیوه اعمال خشونت جنبه تقدس بخشیدن به آن در نتیجه بهره گیری از نفوذ عالمان دینی و احساسات عامه مردم برای موجه جلوه دادن اعمال خشونت بوده است. اندیشه امت كه محور هدایت و مدیریت جامعه را انسانهایی وارسته و دور از زشتیهای اخلاقی و روحی و برخوردار از علم می داند زمینه سوء استفاده از پوشش دین برای اعمال خشونت را از بین می برد.
اگر علمای مذاهب الهی با یکدیگر تعامل، دیدار و همفکری داشته باشند، دنیا به سمت صلح و محبت پیش خواهد رفت. این تعاملات می تواند نقش مؤثری در ایجاد صلح جهانی ایفا کند و می تواند موجبات کاهش خشونتها و نا مهربانیها را فراهم کند
گرد اوری سید جوادموسوی بداغ ابادی